+ ماه رمضان امسال را اکتفا کردم به روزه زبان. معده ام چند ماهی هست زده به سیم آخر و توان گرسنگی نداره. به توصیه پزشک تا بهبود نسبی و کاهش اسید معده باید مراعات کنم. این معده درد هر بدی که داشت، یه خوبی داشت، من فهمیدم چقدر کمتر میشه حرف زد و بیشتر میشه شنید و اینکه گاهی چقدر غر نزدن در مورد کسی که آزاری بهت رسونده سخته!


+ فردا صبح زود باید برای تزریق دارو راهی بیمارستان بشم. امیدوارم امشب خواب راحتی داشته باشم تا خستگی بدخوابی به کوفتگی حاصل از عوارض دارو اضافه نشه.


+ نشسته بودم یک گوشه حیاط، هوا ابری بود و باد خنکی میومد. گاهی قطره های بارون مینشست روی صورتم. و حس طراوت بیشتری بهم میداد. زل زده بودم به گل رُز روبروم. درخت و گل و گیاه تنها چیزهایی هستن که همیشه مشتاقانه تماشا میکنم و به ندرت موقعیتی پیش میاد که از کنارشون رد بشم و ابراز احساسات نکنم. اگر میتونستم، این حس خوب رو با همه مردم دنیا تقسیم میکردم.


پس از باران


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کد تخفیف خرید و فروش کتاب نايلون شيرينگ درمان خانگی بیماری ها دنیای گرافیک نه انچه قلم است نه این است که قلم است مطالب مفید موسیقی جزوه تئوری مدیریت آمادگی مدیریت دانشگاه آزاد v30.ir فروشگاه آرایشی بهداشتی هربال